توهم فتح يك‌روزه تهران چگونه ايجاد شد؟

به گزارش تيتر نيوز ، روزنامه “Javin” درادامه تأكيد كرد: منافقاني كه در آخرين عمليات خود (بياييد آخرين خيانت خود را انجام دهيم) عليه ايران و ملت ، كه بدون ترحم موقتاً منطقه را تصرف كرده بودند ، هم اكنون براي دو نفر در تهران هستند. روزها رفته اما اين بدبختي چگونه بوجود آمد؟

شلوار جين

در 22 ژوئيه 1988 ، به دنبال وعده روشني مبني بر حمله مجدد ايران به ايران ، علاوه بر تصويب قطعنامه 5958 ، شايعاتي در اردوگاهي در عراق به وجود آمد. رجوي با يك صدا به طرفداران خود در سراسر جهان توانست صدها منافق و ضدانقلاب را به عراق بياورد.

بيشتر اين افراد كتاني با شلوار جين پوشيده بودند و توهمي داشتند كه مسعود رجوي براي آنها ايجاد كرده بود. تير 67. منافقين در شب ژوئيه در سالن عمومي اردوگاه اشرف گرد هم آمدند تا سخنان رئيس جمهور خودخوانده مسعود رجوي را بشنوند.

سخنراني در اشرف

راجي در سخنراني خود در پادگان اشرف گفت: “البته ، برخي گفتند اهواز را بگيريد و برخي گفتند برويد كرمانشاه را بگيريد. ما نشستيم و فكر كرديم و ديديم كه بايد از كرمانشاه عبور كنيم ، زيرا اول از همه ، شرايط مسيري كه انتخاب كرده ايم كمي مطلوب تر و بهتر از قبل است ، زيرا كاخ عراق تا شيرين و سرپل اخاب پيش رفته است و اين بار ديگر نيازي به شكستن خط نيستيم ، مي توانيم به راحتي به كرمانشاه برسيم. “دوم ، نزديكترين نقطه مرزي به تهران كرمانشاه است.”

منافقين پس از اينكه توانستند در روزهاي آخر خرداد 67 مهران را به طور خلاصه به تصرف خود در آورند ، با كمك ارتش عراق شعار “امروز مهران ، فردا تهران” را سر دادند. البته اين شعار در دهان يك سناتور آمريكايي گذاشته شد و آنها نيز به آن اعتقاد داشتند.

48 ساعت تا تهران

يك روز پس از شعار مهران امروز ، فردا در تهران ، هنگامي كه ايران قطعنامه را در 17 ژوئيه تصويب كرد ، رجوي احساس كرد كه كشور ما در آستانه ضعف است و در چنين شرايطي ، جنگ پايان به نفع او نخواهد بود. بنابراين ، در روزهاي آخر جنگ ، او تصميم گرفت شانس خود را براي فتح تهران امتحان كند ، كه فكر مي كند كار سختي نيست. چهار روز پس از تصويب قطعنامه توسط ايران ، وي در قسمت ديگري از پادگان اشرف گفت: “البته ما در لشكرهاي 84 و 88 روابط برقرار كرده ايم.” “اگر اوضاع سياسي به دليل پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت توسط ايران اتفاق نمي افتاد ، ما احتمالاً فقط در آنجا (در كرمانشاه) عمل مي كرديم ، اما در حال حاضر ايران بسيار ضعيف است!”

فريب ضعف ايران

معلوليت ايران نكته كليدي بود كه رجوي در آن كارهاي زيادي انجام داد. او كه سالها تلاش مي كرد ذهن طرفدارانش را به خود جلب كند ، توانست توهمات فكري خود را به راحتي به آنها منتقل كند و به راحتي با بيش از 4000 نيروي خيالي ارتش را به ايران بفرستد.
در حين تلاش براي فتح تهران ، بين 4 تا 5 آگوست 1988 ، آنها 35 كيلومتري كرمانشاه را كشتند ، نيمي از آنها كشته و نيمي ديگر زخمي شدند.

سرانجام ، بخش ديگري از سخنان راجيو را خوانديم ، كه دليل روشني براي افشاي افكار منافقين است: “تصميمي كه گرفتيم تصميمي بسيار حساس و دشوار بود و ما چاره اي جز اقدام نداريم. ، و اگر اين كار را نكنيم” اكنون اقدام كنيد ، فرصت را از دست خواهيد داد ، زيرا اگر بعداً بين ايران و عراق صلح برقرار شود ، ما در اينجا حبس خواهيم شد و هيچ كاري انجام نخواهد شد و از نظر سياسي متحجر خواهيم شد.

“بنابراين ما بايد آخرين تلاش خود را بكنيم و كل دولت را يك بار ديگر به صحنه بفرستيم و اطمينان داريم كه موفق خواهيم شد ، و از آن پس اين پيروزي را به شما و قهرمانان ايران تبريك مي گويم!”

انتهاي پيام