من متهم مي‌كنم! – تيتر نيوز

به خبرنامه جامع تخصصي پزشكي خوش آمديد

من متهم مي‌كنم! – تيتر نيوز

داستان دادرسي درفوس و گشودن اميل زولا به روي آن يكي از مشهورترين فصل هاي تاريخ در اواخر قرن نوزدهم است. آلفرد دريفوس در زمان جمهوري سوم فرانسه كاپيتان ارتش فرانسه بود و به جرم جاسوسي براي آلمان محاكمه شد. به گزارش تيتر نيوز ، اين روزنامه باور او نوشت: “او به يك سال زندان …

من متهم مي‌كنم! – تيتر نيوز https://titr-news.ir/2021/07/من-متهم-مي‌كنم-تيتر-نيوز/ تيتر نيوز Tue, 20 Jul 2021 19:49:00 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/07/من-متهم-مي‌كنم-تيتر-نيوز/ داستان دادرسي درفوس و گشودن اميل زولا به روي آن يكي از مشهورترين فصل هاي تاريخ در اواخر قرن نوزدهم است. آلفرد دريفوس در زمان جمهوري سوم فرانسه كاپيتان ارتش فرانسه بود و به جرم جاسوسي براي آلمان محاكمه شد. به گزارش تيتر نيوز ، اين روزنامه باور او نوشت: “او به يك سال زندان …

داستان دادرسي درفوس و گشودن اميل زولا به روي آن يكي از مشهورترين فصل هاي تاريخ در اواخر قرن نوزدهم است. آلفرد دريفوس در زمان جمهوري سوم فرانسه كاپيتان ارتش فرانسه بود و به جرم جاسوسي براي آلمان محاكمه شد.

به گزارش تيتر نيوز ، اين روزنامه باور او نوشت: “او به يك سال زندان محكوم شد ، اما قبل از برگزاري دادگاه از فرانسه فرار كرد و به انگليس پناه برد.” وي همچنين درخواست تجديد نظر كرد ، اما تصميم نهايي وي لغو نشد. جنايت او بدنام بود؛ افترا ارتش فرانسه. همچنين با نامه معروف او كه مي گويد “من گناه دارم!” زير عنوان اين به او نشان داد كه چگونه فرانسوي ها را جدا كرده و در دو جبهه طرفداران و دشمنانش با او مقابله كند. طبق يك روزنامه پاريس ، “هر وجدان گيج است. هيچ كس نمي تواند با دليل روبرو شود. مناظره امكان پذير نيست.” همه در يك وضعيت پايدار هستند. “

داستان دادرسي درفوس و گشودن اميل زولا به روي آن يكي از مشهورترين فصل هاي تاريخ در پايان قرن نوزدهم است. آلفرد دريفوس در زمان جمهوري سوم فرانسه كاپيتان ارتش فرانسه بود و به جرم جاسوسي براي آلمان محاكمه شد. در ابتدا ، افراد كمي به محاكمه ناعادلانه ناخداي ارتش يهود اهميت مي دادند و وقايع در تاريكي پديد مي آمد ، گويي كه بايد آنها را متهم كنند. اما زولا وارد عمل شد و نامه “من سياه هستم!” اين امر همه چيز را تغيير داد ، نه تنها مردم فرانسه ، بلكه بسياري از اروپايياني كه اتفاقات و پرونده در پاريس را دنبال كردند ، و معلوم شد كه “اين صحنه فرانسه است اما تئاتر همه جهان را پوشش مي دهد” (جالب آنتون چخوف) نيز ). او چند روزي در فرانسه بود و براي يكي از دوستانش نوشت: “ما در اينجا چيزي جز زولا و دريفوس نيستيم.”

“من تو را مقصر مي دانم!” او ظاهراً به رئيس جمهور فرانسه نامه نوشته بود ، اما در واقع همه وجدانهاي بيدار را ديده و با آنها صحبت كرده است. طول نامه او بيش از 4000 كلمه بود و شبها بي وقفه كار مي كرد. به طور خلاصه ، بي عدالتي تحت هيچ نامي ، امنيتي ، توهين و ميهن پرستي پذيرفته نمي شود و در مواردي كه چنين حقي آشكارا نقض شده و به مكاني براي ظلم و بي عدالتي تبديل شود ، بايد عدالت اجرا شود. زولا به نفع درفوس مداخله كرد و از او دفاع كرد ، زيرا معتقد بود كه ظلم واقعاً پيروز شده و او نمي تواند در برابر چنين توهين هايي سكوت كند. بسياري در زولا شركت كردند و سعي كردند پرونده درفس را بررسي كرده و او را عفو كنند ، اما اكثر فرانسوي ها با ارتش كشور خود روبرو شدند. “زولا در مطبوعات و در آوازهاي معروف خياباني از هر طرف مورد نفرت و توهين قرار گرفت. او به طرز وحشتناكي محكوم و توهين شد. بد رنگي توهين آميزترين چيزي بود كه مي شنويد. با ارسال پست. زولا در آن شهرت و اعتبار خود را در اين خط مقدم داشت سالها زندگي راحتي داشته و حتي به گفته برخي راويان زمان او نيز وارد گوشه اي شده و از مسائل پيرامون خود فاصله مي گيرد ، پس چرا از اين برج آسايش و آسايش پايين آمده و در قلب خود مي سوزد؟ “او مي دانست كه رنج چيست.” او در همان روز 1898 به زندان محكوم و جريمه شد و كشورش را ترك كرد. “همانطور كه مي دانيد او حدود يك سال بعد به فرانسه بازگشت و در پاييز 1902 در پاريس درگذشت.”

انتهاي پيام

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.