. معدن يكي از محبوب ترين اشكال غارت منابع طبيعي و ثروت ملي است. براي مردم واقعاً دردناك است كه بتوانند بخشي از زمين را به عنوان معدن خود ثبت كنند و در آن منطقه به يك فعال كننده مجازي تبديل شوند و برخي از مناطق كشور را به صورت سنگ و شن و خاك …
معدنكاري در جايگاه غارت منابع ملي https://titr-news.ir/2021/02/معدنكاري-در-جايگاه-غارت-منابع-ملي/ تيتر نيوز Sun, 14 Feb 2021 16:45:18 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/02/معدنكاري-در-جايگاه-غارت-منابع-ملي/ . معدن يكي از محبوب ترين اشكال غارت منابع طبيعي و ثروت ملي است. براي مردم واقعاً دردناك است كه بتوانند بخشي از زمين را به عنوان معدن خود ثبت كنند و در آن منطقه به يك فعال كننده مجازي تبديل شوند و برخي از مناطق كشور را به صورت سنگ و شن و خاك …
. معدن يكي از محبوب ترين اشكال غارت منابع طبيعي و ثروت ملي است. براي مردم واقعاً دردناك است كه بتوانند بخشي از زمين را به عنوان معدن خود ثبت كنند و در آن منطقه به يك فعال كننده مجازي تبديل شوند و برخي از مناطق كشور را به صورت سنگ و شن و خاك بفروشند!
علاوه بر اين واقعيت كه “قانون استخراج معادن” ايران يك قانون يك طرفه است و كاملاً به نفع ذي نفعان است ، ضعف هاي ساختاري ديگري نيز وجود دارد كه پتانسيل فعاليت اقتصادي و اشتغال كشور را تضعيف مي كند. شما. در اين يادداشت كوتاه ، من فقط دو يا سه مورد را در تأييد اين ادعا ذكر مي كنم:
اول ، تكرار ماده 24 قانون معدن كافي است. در اين مقاله ، تركيب “هيئت حل اختلاف” ، كه تصميم گيرنده نهايي در زمينه فعاليت هاي معدن در مناطق طبيعي است ، شامل موارد زير است: “فرماندار يا معاون مربوطه به عنوان رئيس هيئت مديره، مدير سازمان صنعت ، معدن و تجارت استان ، به عنوان دبير هيئت مديره ، كارشناس معدن با معرفي سازمان سيستم هاي مهندسي معدن در استان مدير سازمان جهاد كشاورزي استان، نمايندگي شي اعتراضمن كردم ، بهره برداران مجرب و متخصص معادن با انتخاب خانه معدن استان و در صورت عدم وجود خانه معدن در استان با انتخاب خانه معدن كشور.، “وكيلي كه با مسائل معدن آشنا باشد.” فقط يك نفر در اين تركيب وجود دارد كه ممكن است طرفدار معادن و محافظ مراتع و جنگل ها نباشد (رهبر جهاد). روشن است كه چنين تصميمات اجتماعي به نفع محيط زيست كشور يا كشاورزان و كشاورزان است.
دوم ، نگاهي به مديريت سازمان حفاظت محيط زيست بيندازيد ، كه اين كاملاً مغاير فلسفه محيط زيست است يا در وزارتخانه هايي مانند وزارت صنعت و معدن غيرفعال و ضعيف نگه داشته شده است. به عنوان مثال ، مي خواهم يادآوري كنم كه يكي از مديران محيط زيست ، مدير محيط زيست مازندران ، همين چند روز پيش در مورد شروع عمليات استخراج معادن بود. “توپ گلستانوي گفت: “فعالان محيط زيست نبايد نگران باشند ، استخراج معادن در خارج از گلستان در حال انجام است.” براي درك عمق فاجعه ، بايد بدانيم كه گلستان “قلعه اي امن” در قلب قلمداد مي شود منطقه امن البرز مركزي اين منطقه معدني ثبت شده كمتر از دو كيلومتر با منطقه حفاظت شده گلستانتاك فاصله دارد كه در واقع پناهگاه زمستاني حيات وحش است كه در برف و سرما فرو مي رود. علاوه بر اين بايد كود در گلستان كه ماده اي سمي و خطرناك براي افراد حيات وحش است ، استخراج شود.
مثالي ديگر، منطقه كشاورزي حفاظت شده اين در استان اصفهان است كه مانند گلستانك به دليل كوه ها و صخره هايش در برابر حفاري بسيار آسيب پذير است. در كاراكاس ، بسياري از معادن سنگ نه تنها از آب در مراتع و منابع آب محافظت مي كردند ، بلكه در چند متري خانه ها و باغ هاي مردم در روستاها امتداد داشتند و امنيت و امنيت محلي را از جاده ها و كاميون ها سرقت مي كردند.
فصاحت معدنچيان در دفاع نامشروع از اين فعاليت “ايجاد شغل” و ارزش گذاري ارز است. در مورد كار ، بسياري از نكات قابل ذكر است: استخراج از معادن ، به ويژه معادن روباز از قبيل شن و ماسه ، در نتيجه تخريب دائمي مناطق وسيعي از مراتع و جنگل ها ، در نتيجه ايجاد مشاغل دام و باغ ، از دست دادن ، از دست دادن. منبع حياتي آب ، تخريب مناظر و در نتيجه از دست دادن فرصت هاي گردشگري است. در مورد ارز ، بايد گفت كه صادرات خاك و سنگهاي كشور چيزي بيش از مصرف ميليونها سال سرمايه طبيعي يا “فروش زمين” نيست ، كه به تعبير دوستي فروش ميهن است.
معدن كاران و طرفداران دولت آنها در مورد موقعيت استخراج معادن در اقتصاد كشور اغراق مي كنند. مي گويم كه در سال 1998 كل ماليات اخذ شده توسط بخش معدن در سال حدود يك ميليارد تومان بود كه مبلغ ناچيزي در سراسر كشور است. به خصوص اگر تأثير مخرب و “هزينه هاي فرصت” مين ها را به كشور تحميل كنيم. براي مقايسه ، مشخص نيست كه در همان سال ، كارمندان حقوق بگير كشور حدود پانزده هزار ميليارد ماليات تيمي پرداخت كرده و دوازده هزار ميليارد تومان پرداخت كردند و كل بودجه كشور حدود ششصد هزار ميليارد تومان بود. به طور كلي ، استخراج معدن حدود يك درصد از توليد ناخالص داخلي كشور را در سال 1998 تشكيل مي دهد. بعلاوه ، در بسياري از جاهايي كه معدنچيان ادعا مي كنند معيشت مردم را بهبود مي بخشند (از جمله در منطقه گلستان و كاركاس) ، ساكنان مشكلي در امر معيشت ندارند و كارگران را از جاي ديگري به اين كشور مي آورند. به طور خلاصه ، فعاليت اقتصادي معدن فقط به سود گروه كوچكي از آنها است ، باعث ايجاد مشاغل پايدار كمتر براي افراد غير بومي ، آسيب شديد به معيشت مردم بومي مي شود و كشور چيزي جز گرد و غبار و كوفتگي ندارد. زمين. اين امر به ويژه در معادن شن و ماسه و سنگ كه در همه جا به تعداد زياد سازمان يافته اند ، صادق است.
سرانجام ، من بايد كمي به مسئله تصوير زمين “آسيب ديده” (كه به عنوان مثال در امتداد خيابان هاي زيباي سابق چالوس و هرز ، شهر لايجان) توجه داشته باشم ، توجه كنم. ؛ به نظر من ، يكي از مهمترين مواردي كه باعث مي شود مردم به خانه يا زمين اعتماد كنند ، مناظر طبيعي و زيبا است. هر كجا كه اين عكس به شدت آسيب ببيند ، فرد انتظار فرار دارد. بنابراين ، من معتقدم كه يكي از دلايل مهاجرت ، خواه از روستاها يا شهرهاي كوچك به شهرهاي بزرگ يا از خانه به كشورهاي ديگر ، تخريب نشانه هاي برجسته است كه يكي از آنها تخليه در خاك بومي است. اين روزها ، وقتي با يك جوان با استعداد صحبت مي كنيم ، مي بينيم كه او مي خواهد كشور را ترك كند و برگردد ، كه تهديدي بسيار خطرناك براي آينده ايران است.
* بازيگران محيط زيست
235237
- دوشنبه ۲۷ بهمن ۹۹ | ۰۴:۱۹
- ۱۶ بازديد
- ۰ نظر