او امتناع مي كند. همه شواهد عليه او وجود دارد. اما اكنون پذيرفته نشده است. انكار او عجيب است. زيرا حتي مقتول قبل از مرگ او را به پليس نشان داده بود. هيچ مدركي وجود ندارد كه او درست مي گويد ، اما او هنوز آن را انكار مي كند. به گزارش تيتر نيوز ، …
انكارهاي يك قاتل بعد از ۱۲ ماه زندگي مخفيانه https://titr-news.ir/2021/09/انكارهاي-يك-قاتل-بعد-از-۱۲-ماه-زندگي-مخف/ Sat, 18 Sep 2021 20:18:00 0000 عمومي https://titr-news.ir/2021/09/انكارهاي-يك-قاتل-بعد-از-۱۲-ماه-زندگي-مخف/ او امتناع مي كند. همه شواهد عليه او وجود دارد. اما اكنون پذيرفته نشده است. انكار او عجيب است. زيرا حتي مقتول قبل از مرگ او را به پليس نشان داده بود. هيچ مدركي وجود ندارد كه او درست مي گويد ، اما او هنوز آن را انكار مي كند. به گزارش تيتر نيوز ، …
او امتناع مي كند. همه شواهد عليه او وجود دارد. اما اكنون پذيرفته نشده است. انكار او عجيب است. زيرا حتي مقتول قبل از مرگ او را به پليس نشان داده بود. هيچ مدركي وجود ندارد كه او درست مي گويد ، اما او هنوز آن را انكار مي كند.
به گزارش تيتر نيوز ، روزنامه “شهروند” در ادامه دوباره نوشت: دقيقاً يك سال پيش بود كه او اين جنايت را مرتكب شد. بحران مالي او را به يك پروژه نيمه كاره كشاند. با اسلحه رفت. او شليك كرد و سرانجام خشم به جنايتي خونين ختم شد. او يك سال در مخفيگاه زندگي كرد. هويت قرباني و مجروح مشخص شد. چهره او شناخته شده بود ، اما اكنون كه يك سال بعد دستگير شده است ، ادعاي عجيبي مي كند.
داستان اين جنايت در 17 آگوست سال گذشته است. در روز انتشار اخبار ، تيراندازي ها به عنوان بخشي از پروژه زيرساختي در مرحله چهارم شهر پيراند انجام شد. پليس بلافاصله اين موضوع را در دستور كار خود قرار داد و به محل حادثه رفت. آنجا جسد زخمي دو مرد را ديدند. در اين تيراندازي دو نفر زخمي شدند. هر دو بلافاصله براي مداوا به بيمارستان منتقل شدند. تحقيقات نشان داد كه چندين نفر وارد ساختمان زير شده اند. نيمه شب بود كه آنجا رفتند و شليك كردند. در اين حادثه مردي كه روي پروژه ساختماني كار مي كرد كشته شد. يك مسافر نيز با شليك گلوله كشته شد. بنابراين پليس به مردي كه در ساختمان كار مي كرد نزديك شد. مرد مرده روي تخت بيمارستان پيدا شد.
قاتل را شناسايي كنيد
با اين حال ، او توانست قاتل خود را فاش كند. در حالي كه وي به شدت مجروح شده بود ، شب گذشته به پليس گفت: “ما توسط فردي به نام حسام مجروح شديم. او قبلاً در پروژه ساختماني كار كرده بود ، اما با مدير پروژه مشاجره شديدي داشت. مشاجره اي رخ داد. در شب حادثه ، حسام به ساختمان آمد. آن شب من براي اعتراض به ساختمان رفتم. او همزمان شروع به فرياد زدن و تيراندازي كرد. او بسيار عصباني بود و اسلحه داشت. من تير خوردم. “در همان زمان ، يك مرد گذشت و مجروح شد. “
با اين افشاگري ها ، مأموران پليس حسام را جستجو كردند. اما اثري از او پيدا نشد. فردي كه روي پروژه كار مي كرد قبل از رسيدن خبر به بيمارستان جان باخت. مصطفي وحيدي ، سرپرست جنايي تهران ، بلافاصله از ترور مطلع شد. با اين حال ، هيچ نشانه اي از حسام پيدا نشد. او فرار كرده بود. يكي ديگر از قربانيان اين حادثه نيز جزئيات اين حمله را اعلام كرد. ويژگي هايي كه با حسام مطابقت دارد. سپس مأموران با مدير پروژه ملاقات كردند ، وي در جريان تحقيقات گفت كه او مدت ها با حسام بحث مي كرد و از سوي وي تهديد شده بود.
انكار قتل
حسام يك سال متواري بود. او هيچ اثري از خود بر جاي نگذاشت. تا اينكه پليس متوجه شد او در روستايي در همدان زندگي مي كند. حسام حتي اخيراً بزرگنمايي كرده است. بنابراين عمليات دستگيري داماد جديد قاتل آغاز شد و او توسط پليس دستگير شد. با اين حال ، هنگام رويارويي با قاضي و افسران پليس ، از تيراندازي و كشتن خودداري كرد. او با تمام شواهد عليه او گفت: “من با مدير پروژه مخالفم.” او پول من را خورد. بنابراين آن شب به آنجا رفتم ، اما وقتي ديدم مدير پروژه آنجا نيست ، رفتم. همان شب به او شليك كردند. اين بدشانسي من است ، وگرنه هيچ كاري نمي كردم. “
ورشكستگي
حسام مدتي را در زندان به خاطر بدهي گذرانده بود. در همان زمان ، همسر اولش از او طلاق گرفته بود: “من سالهاست در ساختمان سازي و املاك كار مي كنم ، اما ناگهان همه چيز تغيير كرد. من بدهكار بودم. پنج سال پيش ، 3 ميليارد تومان بدهكار بودم.” “من وقتي همسر اولم من را طلاق داد و آنها دخترم را ترك كردند. وقتي آزاد شدم ، دوباره شروع به كار كردم. من با مدير پروژه كار كردم. “” من پول خود را به او دادم. اما او سهم خود را به من بدهد. او مجبور شد به من يك آپارتمان بدهد ، اما او قبول نكرد. براي من غيرقابل قبول بود كه دوباره كلاه خود را بر سر بگذارم و بدهي خود را پرداخت كنم. “بنابراين من به ساختمان رفتم و از او درخواست كردم.”
بي گناه
او شب حادثه را شرح مي دهد: “وقتي مدير پروژه از من فرار كرد ، مي دانستم آن شب او در ساختمان بود. من با برادران كوچكترم به آنجا رفتم. مي خواستم با او صحبت كنم ، اما وقتي به آنجا رسيديم ، من صداي تيراندازي شنيدم ، بنابراين فرار كردم. بعداً شنيدم كه يك كارگر پروژه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و جان خود را از دست داده است. بنابراين من از ترس فرار كردم. من يك زندگي مخفي داشتم. “چون قرباني را كه آن شب در پروژه ديدم ، فكر كرد من اخراج شدم اما او اشتباه مي كرد. من بي گناه هستم. پس از فرار به روستايي در همدان رفتم و با زني آشنا شدم. “” من از شوهرم جدا شدم. تا زماني كه دستگير شدم زندگي جديدي را شروع كردم. باور كنيد من بي گناه بودم و به اشتباه دستگير شدم متأسفانه همه شواهد عليه من است. “من نكشتم.”
انتهاي پيام
- یکشنبه ۲۸ شهریور ۰۰ | ۰۴:۱۴
- ۵ بازديد
- ۰ نظر